سلام بر شما مسئول گرامی که به ما منت نهادی به ما سر زدی میخواستم صدا و سخنم را اینجا بزنم شاید کسی
پیدا بشود و جواب دهد بنده کوچک بودم در مساجد وجلسات قرآن شرکت میکردم در دعای کمیل در راهپیمایی ها
میرفتم گفتم که دشمن را از خودم بیزار و متنفر کنم ولی الان جوری بهم شده که دیگر حوصله حتی رفتن به مسجد
را واسه نماز ندارم چون احساس میکنم حقم پایمال شده بعد از این همه رفتن به بسیج و جلسات و نمیدونم و خیلی
از این جور موقعیتها و با توجه به اینکه الان هم جزء ناظرین شورای نگهبان هستم ولی چرا باید الان من بیکار
و بهکار به مردم و مهریه دادن به کسی که کلاه گذاشتن سرم حقم ضایع بشه پس کجای این مملکت عدالت رعایت
میشود چرا باید در مملکتیدم از استقلال و اسلام میزنند ولی باید نه تنها من بلکه خیلی از جوانهای دیگر مثل من
اینگونه باشند پس کجاست اون عدالتچرا باید همیشه نور چشمی های شما مسئول به قله های مالی در زندگی
برسند ولی من و مثل من فقط ضربه و ظلم و حرص بخوریمآقای مسئول اگر یکی از فرزندان شما بیکار باشد و محکوم
به پرداختن مهریه باشد و یک پسر شش ساله هم داشته باشد و بیایید ازدواج مجدد کند بخاطر این پسر بچه و بعد
هم برای این همسر دومش که از پدر داشتن محروم بوده ودلخوشی او به شوهر داشتن هست نه پول خونه
ایداشته باشه و بدهکار و قسط دار بانک باشه چه فکری واسش دارید آیا بره از مال حرام بدست بیارد یا برود بمیرد یا
چی یکی به من جواب بده اگر خدا در قلبت هست آقای مسئول ماهی چقدر حقوقت بگم من ماهی چقدر حقوقم
سیصد هزار با این مشکل این فقط مطلب داخل وبلاگ نیست فقط واقعیت این منم که با این همه مشکل باید صبر کنم
آره آقای مسئول این من تنها نیستم خیلی از جواهایی مثل من اینگونه اند وگرنه از بین رفتن هر کدوم از ما فقط آه
ونفرین زن وفرزند ما میاد سراغتون اگر مرد هستید اگر عرضه دارید اینجا به من جواب قانع کننده بده منتظرتونم