کلام جانبخش حضرت مهدى(علیه السلام)، که در ضمن دیدارهایى با موالیان حقیقى و شیعیان خاص، یا در توقیعات شریفه از ناحیه مقدسه آن بزرگوار صادر شده است، در همه ابعاد، الهام دهنده، راهگشا، تعهّد بخش و حرکت آفرین است. تدبّر در نمونههایى از سخنان حضرت، مىتواند شیوایى و غناى معجزه آساى آن را به ما بشناساند و در راستاى شناخت بیشتر آن امام کریم و عمل به خواستههاى خدا جویانه وارشادات حکیمانه ایشان، یاریگرمان باشد. *یگانه مظهر الهى: «انا بقیّة اللّه فی أرضه». من یگانه مظهر و الهى باقیمانده در زمین هستم. *حجّت خدا: «انا حجّة اللّه على عباده». من حجّت خداوند بربندگان اویم. *پایان بخش سلسله وصایت: «انا خاتم الأوصیاء». من آخرین وصىّ پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و پایان دهنده سلسله وصایت مىباشم. *قیام کننده: «انا القائم من آل محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) ». من، قیام کننده از خاندان پیامبر خدا حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)هستم. *احیاگر عدلت: «انا الّذى أخرج فى آخر الزّمان بهذا السّیف فاملأ الارض عدلا وقسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً». من با این شمشیر در آخر زمان قیام مىکنم و زمین را از عدالت و داد، آکنده مىسازم چنانکه از بیداد و ستم پر شده باشد. *انتقام گیرنده: «انا بقیّة اللّه فى أرضه والمنتقم من اعدائه». من یگانه مظهر الهى، باقیمانده در زمین و انتقام گیرنده از دشمنان خدایم. *مظهر و همراه حقّ: «ولیعلموا أنّ الحقّ معنا وفینا». همگان بدانند که به راستى حقّ با ما و نزد ماست. *واسطه دفع بلاها: «بى یدفع اللّه البلاء عن اهلى و شیعتى». «به وسیله من است که خداوند عزّوجلّ بلا و مصیبت را از اهلبیت و شیعیان من دور مىگرداند.» * سبب امنیّت: «إنى لامان لأهل الأرض کما أنّ النّجوم أمان لاهل السّماء». «همانا من موجب امنیّت براى اهل زمین هستم چنانکه ستارگان سبب امنیّت اهل آسمانهایند.» *یاد کرد و مراعات: «انّا غیر مهملین لمراعاتکم ولاناسین لذکرکم، ولولا ذلک لنزل بکم اللاَّْواء واصطلمکم الاعداء». ما در مراعات حال شما کوتاهى نمىکنیم و یادتان را از خاطر نمىبریم و اگر جز این بود بلاهاى سنگین بر شما وارد مىشد و دشمنان، شما را نابود مىکردند. *مواظبت و مراقبت: «انّا یخیط علماً بأنبائکم ولایعزب عنا شیىء من اخبارکم». «ما به اوضاع و احوال شما آگاهیم و هیچیک از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.» *بهره رسانى: «و امّا وجه الانتفاع بى فى غیبتى فکا لانتفاع بالشّمس اذا غیبها عن الابصار السحاب». «امّا چگونگى بهره بردن از من در دوران غیبتم مانند بهرهورى از خورشید است زمانى که ابرها آن را از دیدگان، پنهان ساخته باشند.» *رجوع به دین شناسان: «و اما الحوادث الواقعه، فارجعوا فیها الى رواه حدیثنا فانّهم حجّتى علیکم و أنا حجّة اللّه». «امّا در پیشامدهاى روزگار، به راویان احادیث ما مراجعه کنید، زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم.» *محبّت ورزیدن: «فلیعمل کلّ امرء منکم ما یقرب به من محبّتنا». «پس هر یک از شما باید به آنچه او را به مقام محبّت ما نزدیک مىکند، عمل نماید.» *دورى از گناه: «فلیدعوا عنهم اتّباع الهوى». «همگان باید گناه و پیروى از هواى نفس را ترک کنند.» *تقوى و تسلیم: «فاتّقوا اللّه و سلموا لنا وردّ والامر الینا فعلینا الاصدار کما کان منا الایراد». «تقواى الهى پیشه کنید و تسلیم ما باشید و امر دین را به ما ارجاع دهید، زیرا بر ماست که شما را سیراب از سرچشمه بیرون آوریم همچنانکه ما شما را به سرچشمه بردیم.» *دعاى زیاد: «اکثرو الدعاء بتعجیل الفرج فانّ ذلک فرجکم». «براى نزدیک شدن ظهور و فرج، زیاد دعا کنید که به راستى همین دعا، فرج شماست.» *کسب معارف از اهلبیت(علیهم السلام) «طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لانکارنا». «جستجوى معارف و دانشها، جز از طریق ما اهلبیت، مساوى با انکار ما است.» *اخلاص و خیر خواهى و تقوى: «انّ اللّه قنعنا بعوائد احسانه و فوائد امتنانه، وصان انفسنا عن معاونة الاولیاء، الاّ عن الاخلاص فى النیّة وامحاض النّصیحة والمحافظة على ما هو أتقى و أبقى و أرفع ذکراً». «به یقین، خداوند ما را به لطف و احسان مکرّر خویش و به بهرههاى انعام و کرم خود، راضى و خوشنود ساخته، و ما را نیازمند یارى دوستان قرار نداده، مگر آن یارى که از روى اخلاص در نیّت و خیرخواهى محض صورت گیرد و در آن، بر آنچه به تقواى الهى و بقاى نزد خدا و رفعت جایگاه، نزدیکتر است، محافظت شود.» *اتحاد و اجتماع دلها: «ولو انّ اشیاعنا ـ و فقهم اللّه لطاعته ـ على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد علیهم لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا». «اگر شیعیان ـ که خدا براى اطاعت خود توفیقشان دهد ـ در راه وفاى به پیمانى که بر عهده دارند همدل و همراه مىشدند، سعادت دیدار ما براى ایشان به تأخیر نمىافتاد.» *پرداخت حقوق الهى: «انّه من اتّقى ربّه من اخوانک فى الدّین و اخرج مما علیه الى مستحقیه کان آمناً فى الفتنة المبطله». «همانا هر یک از برادران دینى تو، پرهیزگار باشد و حقوق الهى را که برعهده دارد به مستحقین آن بپردازد ـ به برکت دعا و یارى ما ـ در فتنههاى باطل کننده و ویرانگر، ایمن و محفوظ خواهد ماند.» *پرهیز از گناه: «فما یحبسنا عنهم الاّ ما یتّصل بنا مما نکرهه ولانؤثره منهم». «ما را ـ از دیدار و یارى شیعیانمان ـ باز نمىدارد مگر آنچه از کردارهاى ناپسند آنان به ما مىرسد که براى ما ناخوشایند است و توقّع آن را از ایشان نداریم.»