سلام آقای خوبم باز یک جمعه دیگه هم رخت خودش جمع کرد از این روزگار وانفسا ولی تو نیومدی
مولا جان کاش از تو بر من میومد خبری که کجا منزل کردی با کوله باری از گناه که همان مریضی روحی من است میومدم به پات میآفتادم تا درمانم میکردی
آقا جان الان هم اذان است میخوام آماده برای نمازی بشم که نه میتوان در آن حضور قلب پیدا کرد نه میتوان اخلاص فقط یک چیز از آن میتوان پیدا کرد با زبانی گناه آلود دعای سلامتی شما آقای خوب پیدا کرد آقا کمک کن نذار که روزمون بی تو به شب برسه آقا جان فردا هم خیلیها میرن گردش طبق آیه قرآن که میفرماید به طبیعت سفر کنید ولی آقا مواظب همه باش که گناه نکنند.
آقا همه ما دوستت داریم محیط اطراف برامون از گناه حفظ کن
عزیزان فردا این ذکر یادتون نرود
یا شاهد یا حاضر یا ناظر
سلام دوستان همیشه سربلند امیدوارم حالتون خوب باشد من که اصلا خوب نیستم چون اول سال با خودم عهد بستم که دیگه امام زمانم فراموش نکنم ولی دو هفته گذشته از سال ولی هنوز خودم غرق گناه میبینم چرا باید من اینطور باشم تا کی باید سراغ گناه رفت آهای اهل معرفت کجایید بیایید من نجات بدید من باید چیکار کنم تا کی.......
چرا یکی نیست به امام بگه بابا این عاشق گنهکارت توجهی کن بهش
این روسیاه عالم دستش بگیر
آهای با معرفتیون آقام غریبه کسی نیست یاریش کنه من میخوام ولی ایمانم هنوز کامل نشده چیکار کنم......
آهای دوستان رفقا عزیزان بیایید امشب که شب جمعه و شب زیارتی جدش امام حسین این دو بزرگوار واسطه فیض الهی قرار بدیم وتوبه کنیم بابا بسه دیگه فردا جمعه هست باید خودمون آماده کنیم شاید فردا صدای انا بقیة الله از سوی حجاز آقا اومد
یکی از عرصههای مهم و در عین حال، نیازمند فراهم سازی زمینههای مطالعه و تحقیق در حوزه مهدویتپژوهی، بررسی مسائل مرتبط با زنان در فرهنگ مهدوی است. زنان، بخش عمده یک جامعه را تشکیل داده و با توجه به نقشهای خاصشان در عرصه خانواده و جامعه، توجه به آنان در هر گونه برنامهریزی ترویج فرهنگ مهدوی، لازم و ضروری است. با توجه به نقش تربیتی و مادری زنان، کلید یک جامعه مهدوی پویا و مؤثر در دستان زنان است. سخن رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمه الله علیه در تأکید بر نقش انسان ساز زنان، بیانی شیوا و رسا از این نکته است: «از دامن زن مرد به معراج میرود».
اینک که در چشم اندازهای جهانی ظهور منجی؛ جهان، منتظر رقم خوردن چنین لحظه تاریخی است، ضرورت دارد تا در مجامع علمی و به تبع آن در عرصه اجتماعی، مکانیسمها و جایگاه و نقش زنان در ارتباط با این امر مهم، با اتقان و شفافیت علمی کافی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. متأسفانه، حوزة مطالعات زن و مهدویت، از جمله عرصههای مطالعه و تحقیق است که مورد توجه جدی عالمان و کارشناسان قرار نگرفته است. به رغم وجود میراث گرانسنگ دینی و آثار ارزشمند علمای گذشته در فراهم سازی زیرساختهای لازم برای مطالعه و تحقیق در این زمینه، جامعه علمی ما اقدام جدی در این زمینه انجام نداده است. هنوز بسیاری از عرصههای مطالعاتی مهدویت از جمله حوزه زن و مهدویت، به خوبی مورد غور و تفکر قرار نگرفته است.
بدون تردید اصول معارف مهدوی در ارتباط با زنان در منابع دینی ما وجود دارد. اما نکته حائز اهمیت در این زمینه، تبیین روزآمد این معارف است. رشد و گسترش علوم انسانی در عرصههای مختلف، کمکهای شایانی به درک عمیقتر معارف دینی در این زمینه نموده است. امروزه به مدد بهرهگیری از این علوم، میتوان بسیاری از معارف را که در لسانِ روایات، به صورت اشاره و اختصار بیان شده است، تبیین مجدد نموده و بسط داد. رشد و گسترش علوم تربیتی، روانشناسی، جامعه شناسی، فلسفه اخلاق، مدیریت، علوم سیاسی و بسیاری از علوم دیگر که امروز؛ در فرایند نهضت نرم افزاری و تولید علم نمایی از جامعیت حوزهها و مراکز علمی ما نوید میدهد، بر عالمان هر کدام از این حوزههای مطالعاتی ملزم میدارد تا با تأمل مجدد در لسان و تعابیر دینی و به ویژه معارف گهر بار اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، آنها را به صورت روزآمد به جامعه دینی ارائه نماید. بدون تردید حوزه معارف زن و مهدویت نیز، یکی از این حوزههاست.
معیارهای عدالت اقتصادی
اصول و معیارهای عدالت اقتصادی در اسلام، مشارکت، توزیع، بازتوزیع یا توزیع مجدد و هماهنگی میباشند.
نخست) اصل مشارکت: زندگی اقتصادی انسانها با داشتن فرصتهای برابر برای مشارکت در فرایند اقتصادی ساخته میشود. چنین فرصتهایی هنگامی میتوانند برابر باشند که امکان کار شرافتمندانه و دسترسی به مالکیت شخصی نسبت به داراییهای مولد فراهم شود. البته اصل مشارکت نتایج برابر را تضمین نمیکند؛ اما برای هر فردی این حق را تضمین میکند تا بهعنوان یک کارگر و با انجام کار، یا بهعنوان یک مالک و از طریق سرمایه مولد و یا بهعنوان کسی که کار و سرمایه را ترکیب میکند، درآمدی داشته باشد.
در واقع، اصل مشارکت بر اساس نظریه شهید صدر(ره)، دربارة توزیع ثروت پیش از تولید برگرفته شده است. بر اساس نظریه توزیع ثروت پس از تولید، اصل بر همگانی و عمومی بودن ثروتهاست. دراین چارچوب، حق تصرف و بهرهبرداری فردی از این منابع تابع سه متغیر: کار اقتصادی مفید و تولیدی، ایجاد صورت تازه از طبیعت و محدودیت امکان بهرهبرداری است.
دوم) اصل توزیع: این اصل میگوید افراد باید از نظام اقتصادی، آنچه را که در آن سرمایهگذاری کردهاند دریافت کنند ( از طریق کار یا مالکیت سرمایه و یا ترکیبی از کار و سرمایه). این اصل متضمن احترام به کار، مالکیت و قراردادها در یک بازار واقعاً آزاد و باز است. از طریق ویژگیهای توزیعی مالکیت خصوصی درون بازار آزاد و باز، عدالت توزیعی بهگونهای خودکار با عدالت مشارکتی پیوند میخورد و منشأ درآمدها سهم واقعی هر عامل (اعم از کار یا سرمایه یا ترکیبی از ایندو) خواهد بود.
سوم) اصل بازتوزیع یا توزیع مجدد: یکی از نکاتی که در جنبههای تحلیلی نیز مفید است، تمایز میان دو اصل ((توزیع)) و ((باز توزیع)) میباشد. به تخصیص درآمدی که بر اثر مبادلات مورد توافق طرفین در بازار انجام میپذیرد، توزیع گفته میشود. اما هنگامی که جامعه فرایندهای اضافی بازاری یا غیر بازاری را براى اصلاح و تعدیل آن توزیع خاص به کار میگیرد، آن را باز توزیع (توزیع مجدد) مینامند. ضرورت این کار به ((معیار نیاز)) برمیگردد. اعضای خاصی از جامعه به هیچ وجه نمیتوانند زندگی خود را از طریق انجام دادن فعالیت شخصی بهتنهایی تأمین کنند؛ مثل بیماران ناعلاج و معلولان، یا کسانی که نمیتوانند به تأمین زندگی خود ادامه دهند؛ مثل صاحبان مشاغلی که پیش از بازنشستگی از کار افتادهاند و نمیتوانند به کسب خود ادامه دهند، یا انسانهای سالخورده. از سوی دیگر، جامعه موظف است زندگی آن عده از اعضا را که قادر و مایل به کار هستند، اما بیکارند، از راه درآمد ملی تأمین کند. سرانجام ضرورت دارد که به دلیل عدالت اجتماعی و حفظ و حراست از صلح اجتماعی، نابرابریهایی موجود ناشی از بازار کار، نابرابریهایی که از پیش بودند و از مالکیت سرچشمه میگیرند، نابرابریهای ناشی از دوگانگیهای منطقهای و بینالمللی که نابرابریهای شهر و روستا و نابرابریهای مناطق مختلف یک کشور و نابرابریهای شمال و جنوب را ایجاد میکنند، کاهش یابند. بنابراین بشر برای کاهش فقر و نابرابری، انواع روشهای بازتوزیع را ایجاد کرده و در آینده نیز ابداع خواهد کرد.
چهارم) اصل هماهنگی: اصل هماهنگی، ناکامی در اجرای اصول مشارکت، توزیع و بازتوزیع را روشن میکند و تصحیحهای لازم برای ترمیم نظم اقتصادی درست و متوازن را برای همه ایجاد مینماید. این اصل توسط موانع ناعادلانه برای مشارکت، انحصارات، یا با بکارگیری مالکیت برای صدمه زدن یا استتثمار دیگران نقض میشود. هماهنگی ضدّ طمع و حرص است؛ زیرا طمع و حرص سبب محرومیت و استثمار دیگران میشود. این اصل همچنین با غارت زیست محیطی نقض میشود؛ زیرا چنین غارتهایی نهایتاً به همه چیز صدمه میزند. همچنین نهادهای نامشروعی چون اسراف، رشوه، ربا و انواع دیگر فسادهای مالی با این اصل در تضادند.
شاخصهای عدالت اقتصادی مهدوی
همانطور که در تعریف عدالت اقتصادی گفته شد، عدالت اقتصادی به معنای فرایند تصمیمگیری مبتنی بر اسلام ( که امور را به سه امر الهی، امور عمومی، و امور خصوصی تقسیم میکند) است که در زمینه تولید، به ((عدالت در حفظ و گسترش ثروت))، یعنی رشد اقتصادی پایدار؛ در زمینه توزیع، به ((عدالت در توزیع ثروت))؛ و در زمینه مصرف یا رفاه اقتصادی یا تقلیل کمبود کالاها و خدمات، که هدف نهایی خرده نظام اقتصادی اسلام است، به ((آموزه کفایت)) میرسد. بنابراین تعریف، گسترة شاخصهای عدالت اقتصادی مهدوی را می توان در سه محور تولید، توزیع [ کاهش فقر و نابرابری] و مصرف از روایات عصر ظهور استخراج کرد.
گستره عدالت اقتصادی
گستره عدالت اقتصادی اسلام شامل سطوح تولید ، توزیع و مصرف است. بنابراین رشد اقتصادی پایدار و حفظ محیط زیست برای همه نسلها، سطوح متعادل درآمد و دارایی، و سطوح بهینه و کافی مصرف، مجموعاً بهطور متوازن و سیستمی، عدالت اقتصادی اسلام را شکل میدهند. البته ممکن است در جریان اقتصادی، فرد یا افرادی به حقوق کامل اقتصادی خود دست نیابند. اما مهم این است که مجموعه نظام اقتصادی با نهادها و سازوکارهای عادلانة خود، تعادل و توازن را رعایت کند. شهید صدر (ره) درباره سیستمی بودن عدالت اقتصادی مینویسد:
باید دانست مسئله اصلی و محوری در هر نظام اجتماعی، تأمین کامل نیازهای این فرد یا آن فرد نمیباشد؛ بلکه آن عبارت است از ایجاد توازن عادلانه بین نیازهای تمام افراد جامعه و تنظیم روابط افراد در چارچوبی که جوابگوی همه پرسشها و تأمینکنندة تمام نیازها باشد.
هدف عدالت اقتصادی
تردیدی نیست که بدترین و ناهنجارترین اسارت برای بشریت، فقر و نیاز روزانه به غذا، لباس، مسکن، دارو و دیگر لوازم زندگی است. این اسارت برای انسان لحظهای آسایش و فراغت باقی نمیگذارد، زمینههای رشد و تکامل معنوی و مادی او را نابود میسازد و همواره انسان را در اندیشة سیر کردن شکم و پوشاندن بدن و دستیابی به سایبان و بهبودی از درد و بیماری و غیره فرو میبرد. در واقع، فرصتی باقی نمیگذارد تا انسان به مفاهیم بالا و برتر زندگی بیاندیشد، پایگاه انسانی خود را درک کند و از عروج و تکامل نوع انسان سخن بگوید. هدف نهایی عدالت اقتصادی این است که هر شخص آزاد باشد تا بهطور خلاقانه، در کارهای نامحدود و بیشمار فراتر از اقتصاد و مربوط به ذهن و روح درگیر شود. در دوران رفاه اقتصادی و رفع همه نیازها، آدمی از این بردگی و اسارت هستیسوز رهایی مییابد، از بند مشکلات آن آزاد میگردد، و به مسائل متعالی و برتر و تکامل و رشد و صعود میاندیشد و در آن راستا گام برمیدارد.
احادیث بسیاری دربارة رفاه اقتصادی دوران ظهور وجود دارد و این مسئله شاید از مسائلی باشد که بیشترین تأکید بر آن شده است. امام على(ع) میفرماید:
واعلموا انکم ان اتبعتم طالعالمشرق سلک بکم منهاجالرسول ... و کفیتم مؤونةالطلب والتعسف، و نبذتمالثقل الفادح عنالاعناق... .
بدانید اگر شما از قیامگر مشرق (امام مهدى ((ع))) پیروى کنید، شما را به آیین پیامبر درآورد... تا از رنج طلب و ظلم (در راه دستیابى به امور زندگى) آسوده شوید و بار سنگین (زندگى) را از شانههایتان بر زمین نهید... .
رفاه تا این پایه و تأمین سطح زندگى تا این سطح، آرمانى است الهى که به دست مبشر راستین عدالت، انصاف، سعادت و آسایش، امام مهدى(ع) تحقق مىیابد. پیامبر اکرم(ص) نیز میفرماید:
یکون فى امتىالمهدى... یتنعم امتى فى زمانه نعیماً لم یتنعموا مثله قط البر والفاجر، یرسلالسماء علیهم مدرارا ولا تدخر الارض شیئا من نباتها.
در امت من، مهدى قیام کند... و در زمان او، مردم به نعمتهایى دست مىیابند که در هیچ زمانى دست نیافته باشند. (همه) نیکوکاران و بدکاران. آسمان بر آنان ببارد و زمین چیزى از روییدنیهاى خود را پنهان ندارد.